سراچه اقلیم قلم

قبیله اهل دلان

سراچه اقلیم قلم

قبیله اهل دلان

نغمه خیس...

 

 

 

باران می بارد.....خوش به حال شاخه ها 

و من اینجا تنها...........دور از این موهبت جادویی.......در خشکی غرق شدم 

و چه زیبایی تو.......و چه عشقی زتو در قلب منه خسته نشسته باران 

ادامه مطلب ...

از طرف مدیریت به مخاطبین عزیز

اولا سلام  

دوما تشکر میکنم از همه اونایی که چند دقیقه ای از وقتشون رو به وب من اختصاص میدن.دمه همتون گرم.قبیله خودتونه.منم تمام سعیم رو میکنم که هم زود زود پست بذارم هم پستایی بذارم که شما لذت ببرین.

فقط یه خواهش داشتم.من از نظرات و جمله های قشنگتون ممنونم فقط اگه میشه راجع به متنهایی که مینویسم هم نظر بدبن.چون نظراتون واسم مهمه میگم. 

پیشاپیش از همه اونهایی که از این به بعد حرف ما رو هم مدنظر میگیرن ممنون. 

                                                                                                            درپناه خدا

.... ودیگر هیچ

برای آنها که مینویسند 

تنها وو تنها قلمشان است که همه چیز را میداند... 

فلمم را هم که به دست میگیرم 

اولین جمله ای که دلش میخواهد  

از زبان خودش بنویسد این است: 

تویی که هنوز نشناختمت.....

ماندم در کار آدمهایی که رو به هم میگویند: 

من یکی تو روخوب میشناسم.......

آسمان...

 

آسمان مثل من است.....شایدم من مثل او 

گه گداری خنده ای باطلوع آفتاب.....وانگهی دریا شود از غمش صدها سراب 

وای به حال آن سراب از غم عشق دلی پر میشود 

آسمان مثل من است........شایدم من مثل او 

ادامه مطلب ...

پرواز

 

 

 

خوش بین ترین موجود روی زمین انسان است .

وچه زشتی هایی که به چشمان خدادادی او زیبایند 

سهراب یک چیز میدانست که میگفت: .

«چشم ها را باید شست جور دیگر باید دید»  

زندگی معنایی ماورای هر چه در اذهان است. 

اوج هر نیرویی در انسانها را میتوان  

در عمق هر سختی دید .

آسمان خوب است اما 

روی سطح این زمین هم میتوان لبریز از پرواز مستانه دلها شد. 

پرواز آسان است 

بال پرواز زکجا رشد کند مساله ای انسانیست. 

هشیار باید بود 

نکند پرپر مرگ را پرواز بدانیم؟! 

حضرت دوست همین نزدیکی است 

همه بیند همه داند و هودش پر پر ناحق بگرفته زمرغات هوایی ز خماران بستاند .

آشیان دل مرغان همانجاست که او 

آغوش آشیانش را گشوده است بهر آنها تا بی نهایت . 

زندگی صحنه پرپر زدن و بستن نقش لبخند  

بر لبان حضرت باری تعالی است .

که او فرق پرپر زدن و بال اوج گشودن همه داند 

و خودش حق صعود و 

و خودش حق نزول را  

به وسع پر گشودن 

به آنها برساند....